سلام دوستان
حالتون خوبه؟
اگه اجازه بدین، امروز هم یه شعر جدیدمو تقدیم دلهاتون کنم...
امیدوارم خوشتون بیاد...
دور از تو و از گیسو و دور از سر کویَت
در حسرت آنم که نبینم گل رویت
صد حادثه ام در ره دیدار تو افتاد
رحمی بنما بر پسر حادثه جویت
چون مِهر تو شد بر دل ما، فاصله ها رفت
احسنت به مهر تو و رفتار نکویت
تا چشم تو دین من و ابروت دلم برد
ناچار زدم چنگ به یک تارک مویت
با شعله ی نی، عزم نوا کردم و بی تاب
از نای تو بشنیده ام آوازه ی هویَت
گل واژه ی نام من و نام تو و یک راز...
بر کس منما نامه و اسرار مگویت...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان: