نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 11 / 9 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

تقدیم به آل الله...

آرزوی عاشقان، یا لَیتَنا کُنّا مَعَک
در دل ویرانه ای با ناله های دخترک
-
خاک بر خاکی که بی شرمانه بر چادر نشست
زنده گردانید یاد کوچه و یاد فدک
-
خیمه ها را بین که شمع محفل زینب شدند
کودکان را، رو به سوی نیزه ها چون شاپرک
-
نیزه ها را بین که رقصان پا به سر ها می زنند
شرمسار از رقصشان خورشید و مهتاب و فلک
-
گاهواره دید و باید از خجالت دق کند
در عوض زد روی زخم قلب یک مادر، نمک
-
دشت خون و تشت خون و قلب آل الله خون
خورد قلب آسمان از داغ این ماتم ترک
-
کاش آید روزگاری تا بگوید قلب من...:
که ای شهید تشنه لب، یا لَیتَنی کُنتُ مَعَک...
 
میم و حا...
نوشته شده در تاريخ 10 / 9 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

 

آه از دل شکسته، آه از غم جدایی
آه از غروب ماه و ایام آشنایی
-
رفتی به دوردستان، دور از سرای مستان
آواز سر گرفتی، آواز بی وفایی
-
با غیر خوش نشستی، قلب مرا شکستی
شد کار این پرستو، نجوای بی نوایی
-
دل بود و شام و مهتاب، ماهی و حوض پر آب
یادش بخیر، لبخند، یادش بخیر، چایی
-
دل رفت سوی مرداد، آنجا که رفته بر باد
دل رفت سوی شعر و یاد غزلسرایی
-
یادش بخیر آغوش، اشک زلال بر دوش
نجوای عشق در گوش، آرامشی خدایی
-
فریاد از زمانی، دستی به آسمانی
هم نقش زهره و ماه، همرنگ بی ریایی...
 
میم و حا...
نوشته شده در تاريخ 7 / 9 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام دوستان

به مناسبت رسیدن ماه آذر و تداعی شدن خاطرات زیاد، شعر جدیدمو تقدیمتون می کنم...

 

 

این رایحه ی خوش که به هر خانه و هر سوست
از جنبش صد سلسله و پیچش گیسوست
-
هر گوشه نظر می کنم از آینه ی دل
بر دیده همه منظره ها، منظره ی اوست
-
شد آذر و یک عمر غم دوری دلدار
آه از دل بی یار من و خاطره ی دوست
-
شد آذر و شد تازه جراحات جدایی
صد زخم که بر تارک دل، از لب ابروست
-
شد آذر و آذر به وجودم زده دلدار
هر زخم که از دوست به دل آمده، نیکوست
-
شد آذر و افزون شده بی تابی فرهاد
فرهاد که در حسرت شیرین به دل کوست
-
شد آذر و گلبانگ سفر باز به گوش است
شد آذر و ذکر لب هر آینه، یا هوست...
 
میم و حا...

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.