نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 27 / 7 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام دوستان...

لازمه بعد از مدتها، میلاد امام رضا علیه السلام رو خدمتت همتون تبریک عرض کنم...

 

تمام می شود افسانه ی من و شب و ماه

به لطف ضامن آهو و حضرت الله

 

به لطف آبروی ساکنان کهف و بهشت

به لطف دیده ی گریان یوسفم در چاه...

 

کمترین...

 

نوشته شده در تاريخ 4 / 7 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام دوستان

امروز، آخرین شعرمو براتون می ذارم و امیدوارم این آخرین حروف نظم منو هم تحمل کنین...

 

در سوختن، لب دوختن، راز فنا آموختن

از رفتن دلدار خود، آتش به جان افروختن

--

صبحی شبیه شام من، انگورها در جام من

هم آه من، هم ماه من، همراه من در سوختن

--

بر درد او بیمار، من، مست می دلدار، من

غمخوار، من، بی یار، من، غم در جگر افروختن

--

هم نای من، سودای من، بر راه وصلش پای من

با نام او غوغای من، فخرش به خود بفروختن

--

شب بود و من، تب بود و من، حسرت لبالب بود و من

لب بود و کوکب بود و من، بر خاطرش لب دوختن...

 

میم و حا و میم و دال

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.