سلام
بی یار می شوم
بیمار می شوم
از زندگی از عشق
بیزار می شوم
==
کوهیست غصه ها
کاهیست قلب من
دائم در این نزاع
افگار می شوم
==
بارانِ دیده ام
جانانه دیده ام
کم کم درون خود
رگبار می شوم
==
همراه می شوم
در چاه می شوم
با زلف خاطرات
بر دار می شوم
==
زاریست پیشه ام
آهوی بیشه ام
در یاد تیشه ام
هشیار می شوم
==
در ذکرها نیم
در فکرها نیم
بر بادها نیم
غمخوار می شوم
==
بی زاد و توشه ای
افتاده گوشه ای
راهی یوسف و
بازار می شوم
==
بی نام و یاد او
بی ابر و باد او
سرگشته می شوم
بی کار می شوم
==
روزی روم به خاک
بر خاک، سینه چاک
از خواب زندگی
بیدار می شوم...
میم و حا...